مراحل راه‌ اندازی استارتاپ

در این مقاله برای شما مراحل راه اندازی یک استارتاپ را توضیح می‌دهیم. اکثر شرکت‌های بزرگ خصوصا شرکت‌های پیشرو در تکنولوژی کار خود را به صورت یک استارت آپ شروع کردند. نزدیک به 70% کارآفرینان در آمریکا کارشان را از خوابگاه دانشگاه و یا زیرزمین خانه خود با راه‌اندازی استارت آپ شروع کردند.

در این پست به شما آموزش می‌دهیم که برای شروع به چه چیزی نیاز دارید، چگونه استارتاپ خودتان را توسعه دهید و از اشتباهات رایج که اکثر کسب و کارهای نوپا انجام می‌دهند دوری کنید.

 

مشاوره راه اندازی استارتاپ توسط تیم بیزمش

آیا ایده استارت آپی در ذهن دارید؟ نمی‌دانید که از کجا شروع کنید؟ برای راه اندازی استارت آپ و عملی کردن ایده خود نیاز به یک راهنما دارید؟ بیزمش با دارا بودن متخصصین و منتورهای مجرب و تجربه راه اندازی چنیدن استارت آپ در سطح کشور آماده ارائه مشاوره در زمینه مراحل راه اندازی استارت آپ به شما عزیزان است.

 

چرا کسی قبلا این کار را انجام نداده است؟

چگونه استراتاپ خود را راه بیاندازیم؟ اولین سوالی که قبل از انجام هرکار مربوط به شروع استارت آپ باید از خود بپرسید این است:

آیا شخصی قبلا این ایده به ذهنش رسیده بود و آن را عملی کرده است؟ اگر جوابتان (نه) است دلیل آن چیست؟ یافتن پاسخ صحیح برای این سوال  به شما کمک می‌کند تا از دست دادن پول و سرمایه خود جلوگیری می‌کند.

اهمیت این مسئله در چیست؟ انسان‌های خلاق بیشماری وجود دارند که در حال حاضر رویای راه اندازی یک استارتاپ را در سر می‌پرورانند. بعضی از آنها ممکن است همان ایده‌ای که ذهن شما را درگیر خود کرده است را از قبل شروع کرده باشند. اگر در پیاده سازی این ایده موفق شوند، آنها را در گوگل پیدا خواهید کرد. اگر آنها شکست بخورند، ایده مورد تقاضا قرار نمی‌گیرد.

برای راه اندازی استارتاپ خود و عملی کردن ایده خود مراحل زیر را دنبال کنید.

 

1- مشکل را شناسایی کنید نه راه حل

برای مثال به شرکت نتفلیکس اشاره می‌کنیم. در اینجا راه حل این است که نتفلیکس با دریافت 15 دلار در ماه به شما دسترسی به فیلم‌هایش را می‌دهد. اما مشکل مهمی وجود دارد. قیمت کابل برای این کار خیلی گران است. پخش تلویزیونی هم انتخاب شما را بسیار محدود می‌کند.

امروزه مردم از تلفن‌های همراه استفاده می‌کنند که برخلاف تلویزیون برای ارایه محتوا در این پلتفرم ارائه خروجی به چندین شکل اهمیت دارد. همه این نگرانی‌ها باید مبنایی باشند که در نهایت راه حل شما را شکل می‌دهند.

هر بار که با مشکل بیشتر آشنا می‌شوید راه حل‌های جدیدتری پیدا می‌کنید.

 

2- تحقیقات بنیادین انجام دهید

قبل از اینکه ایده خود را با کسی درمیان بگذارید در مورد ایده خود به شکل کاملی مطالعه کنید. هر یک دقیقه‌ای که در مطالعه بر روی طرح خود سرمایه گذاری می‌کنید، نسبت به شروع استراتاپ کورکورانه برای شما 10 دقیقه زمان ذخیره می‌کند.

تحقیقات خود را به اینکه (آیا شرکت دیگری دقیقا این کار را انجام می‌دهد یا خیر) محدود نکنید. به جای آن بر روی اینکه (کجا می‌توان مثال‌هایی پیدا کرد که مردم مشکلی را به شکل متفاوت حل کنند؟) تمرکز کنید.

قبل از پیدایش نتفلیکس مردم فیلم‌های زیادی نگاه می‌کردند. پس اینطور نیست که مشکل تماشای فیلم از قبل به روش‌های مختلف حل نشده باشد. به این قضیه آگاه باشید که مشتریان برای مشکل چه هزینه‌هایی صرف می‌کنند. با خوانندن نظرات مشتریان می‌شود فهمید که از راه حل فعلی راضی هستند یا خیر.

شما در حال ایجاد تصویری هستید که در آن مشکلی که به دنبال برطرف کردنش هستید چگونه در حال حاضر حل شده و شکاف‌های خالی برطرف نشده این مشکل کجا هستند، با دستیابی به این اطلاعات می‌توانید بهترین محصول ممکن را تهیه کنید.

مصاحبه با متخصصین

3- مصاحبه با متخصصین

90 درصد مواقع جوابی که به دنبال آن هستید در دست شخص دیگری است. خصوصا اگر این شخص در حوزه‌ای که شما در حال شروع استارت آپ در آن هستید فعالیت کرده باشد. اگر بنیانگذار نتفلیکس هستید به دنبال صحبت با افرادی باشید که سابقه کار در شرکت‌های مشابه مانند HBO، Time Warner Cable یا شرکت‌هایی از این قبیل داشته باشند.

شما باید در صحبت با این افراد به دنبال این موضوع باشید که چرا راه حل‌های موجود آنچنان که به نظر می‌آیند کارایی ندارند. باید داستان موفقیت و پیچ و خم راهی را که رفته‌اند را بشنوید و از تجربیاتشان یاد بگیرید به جای اینکه خودتان با سختی کشیدن به این تجربیات برسید.

با پرسیدن سوالتی در مورد صنعتی که یک متخصص سالیان زیادی را در آن سپری کرده است می‌توان به راحتی با او ارتباط برقرار کرد. به هر سوالی که از متخصص می‌پرسید و جوابی که دریافت می‌کنید به عنوان یک میانبر در زندگیتان نگاه کنید و به تجربه کردن آن نیاز نداشته باشید.

 

4- برای محصولتان یک مفهوم ایجاد کنید

قبل از این که بر روی محصول واقعی شروع به کار کنید نیاز است که برای آن محصول یک مفهوم ایجاد کنید. این داستانی است که قرار است برای مشتریان توضیح دهید که محصولتان در آینده چه ویژگی خواهد داشت. با اینکه محصولی واقعی در کار نیست باید تا حد امکان برای محصول خود جزئیات تعیین کنید.

بیانگذار نتفلیکس برای محصول خودش همچین مفهومی ایجاد کرده است: (تصور کنید که مرورگر اینترنت خود را باز می‌کنید و بلافاصله هر موقع که خواستید بر روی هر دستگاهی به هزاران فیلم و نمایش تلویزیونی دسترسی پیدا کنید).

او در ادامه اضافه می‌کند که شما می‌توانید فصل کامل یک شو تلویزیونی را در حالی که از یک دستگاه به دستگاه دیگر می‌روید به طور کامل نگاه کنید و کلی ویژگی هیجان انگیز دیگر را برای مشتریان توضیح می‌دهد.

داشتن مفهوم برای محصول حیاتی است. با این ویژگی محصولتان را هزاران بار مورد بررسی و تصحیح قرار می‌دهید و سپس وارد چرخه ساخت محصول واقعی می‌شوید.

از نظر عملی، این کار می‌تواند از یک متن پاراگراف توصیفی گرفته تا طرح های مفهومی و ارائه پاورپوینت شامل شود. آنچه مهم است این است که تصویری را ترسیم کنید که مشتریان بالقوه بتوانند نسبت به آن واکنش نشان دهند.

 

5- کاربران Beta بدست بیاورید

کاربران Beta اولین مشتریان شما هستند. آنها افراد علاقمند به تولیدات شما هستند که می‌خواهند محصول شما را قبل از اینکه حتی شخص دیگری درباره آن فکر کنند امتحان کنند. برای گرفتن کاربران Beta لازم نیست که صبر کنید تا محصولی داشته باشید. می‌توانید با مفهوم محصول خود شروع کنید و درنهایت به محصول واقعی خودتان برسید. برای پیدا کردن کاربران Beta می‌توانید با شناسایی افرادی که مشتری احتمالی شما خواهند شد شروع کنید.

نکته مهم این است که این افراد را شناسایی کنید و با یادگیری از نظرات آن‌ها به تصحیح محصول خود بپردازید. برای این کار نیاز به افراد زیادی ندارید و کافیست 5 تا 10 نفر را انتخاب کنید و ایده خود را تا زمان عملی شدن برای آن‌ها ارایه دهید.

 

6- حداقل محصول قابل عرضه (MVP) ارایه دهید

MVP ها معمولا مرتبط با استارتاپ‌ها هستند، ولی محدود به استارتاپ‌های تکنولوژی نیستند. ایده این کار به این شکل است که نسخه ساده از محصول خود بسازید و در دسترس کاربران Beta قرار دهید. تقریبا هر استارتاپی می‌تواند حداقل محصول قابل عرضه یا همان MVP را تولید کند. این کار به کمی خلاقیت نیاز دارد.

مثلا اگر به دنبال باز کردن رستوران هستید، MVP شما می‌تواند شامل دعوت کردن دوستان و پخت غذایی که دقیقا در فهرست منو رستوران شما است شود. اگر به دنبال ایجاد برند پوشاک هستید، این کار شامل خلق تعداد محدودی از لباس‌هایی است که قرار است کاربران Beta را متقاعد کنند آن‌ها را بپوشند. اگر به دنبال شروع کسب و کاری مانند حسابداری هستید می‌توانید به تعداد محدودی از مشتریان خود خدمات رایگان ارائه دهید تا آن‌ها ببینند خدمات شما چگونه کار می‌کنند.

هدف MPV کسب درآمد زود هنگام نیست. این مرحله برای دانستن این حقیقت است که نواقص تلاش خود را در مرحله اول (شاید هم چندین مرحله) بر طرف کنید و تا رسیدن محصول به حد عالی این کار را تکرار کنید.

 

7- مشتریان ناشناخته خود را بدست بیاورید

اغلب کاربران Beta از افرادی که می‌شناسید حاصل می‌شوند. در اصل این افراد بدون تلاش بدست می‌آیند. تست واقعی زمانی است که افراد غریبه محصول شما را استفاده کنند. اینجا است که جذب مشتری اولیه اهمیت پیدا می‌کند.

برای جذب مشتریان اولیه سه بخش ضروری وجود دارد:

1-تصحیح پیشنهادات (تبلیغات شما چه چیزی را بیان می‌کند)

2-تنظیم نرخ تبدیل (وقتی مردم بر روی تبلیغات شما کلیک می‌کنند در صفحه لندینگ شما با چه چیزی روبرو خواهند شد)

3-بهینه کردن قیمت‌ها (بهترین قیمت و نوع پیشنهاد چیست؟)

قبل از اینکه این سه پارامتر را ایجاد کنید باید صدها بار آن‌ها را تصحیح کنید. در دنیای آنلاین این کارها به این معنی است که در گوگل یا شبکه‌های مجازی تبلیغات خودتان را راه‌ اندازی کنید، مشتریان را به  صفحات لندینگ بفرستید تا ثبت نام کنند، و بعد از آن بررسی کنید چگونه افرادی که ثبت نام کرده‌اند را به مشتریان دست به نقد تبدیل کنید.

این فقط یک راه برای کسب مشتریان ناشناخته است. شما باید از منابع مختلف مشتریان جدیدی پیدا کنید و آن‌ها را مجاب به خرید کردن کنید.

 

8- به وعده برند متعهد باشید

همان طور که با مشتریان بیشتر و بیشتری صحبت می‌کنید، الگویی از خواسته‌های مشتریان و انتظار آن‌ها از محصول شما برایتان ظاهر می‌شود. مشتریان شروع به پرسیدن سوالاتی در مورد وعده‌های برند شما خواهند کرد. اگر قرار است از محصولات شما استفاده کنند، چه وعده‌ای برای آن‌ها دارید. اگر در حال ساخت یک سالن یوگا هستید، آیا برند شما می‌تواند نویدبخش یک تجربه منحصربه‌فرد باشد؟ چگونه قرار است این کار را عملی کنید؟

هر برند بزرگی بر اساس یک وعده تجاری ساخته شده است که مشتریان را به خود بازمی‌گرداند. باید وعده برند خود را تصحیح کنید و آن را به بالای تمام ارتباطات خود ببرید. این فقط یک جمله بر روی جلد محصول شما نیست، بلکه یک احساس ضمنی است که می‌توانید هر وقت کسی با شرکت یا محصول شما تعامل پیدا کرد، دائماً آن را ارائه دهید.

 

9- بازخورد مشتران را به حداکثر مقدار برسانید

با رشد استارت آپ، آنها اغلب به خدمات مشتری به عنوان یک عمل بیخود ولی ضروری برای ادامه فروش بیشتر محصول نگاه می کنند. این قطعاً رویکرد غلطی است. استارتاپ سازنده به دنبال بیشتر شدن بازخورد مشتریان تا حد ممکن است و اهمیتی نمی‌دهد که این بازخورد‌ها چقدر بد به نظر برسند.

به حداکثر رساندن بازخورد مشتریان یک امر حیاتی برای نقشه راه محصولات استارت آپ‌های نوپا است. هر یک از این بازخورد‌ها به شکل گیری ماهیت محصول کمک می‌کنند.

 

10- دوباره امتحان کردن

آخرین مرحله از چرخه راه‌اندازی استارتاپ ارزیابی مجدد است. الان زمان این است به کاری که انجام داده‌اید نگاه بیاندازید و صادقانه تصمیم بگیرید که آیا ایده شما برای ادامه دادن مناسب است یا باید آن را کنار بگذارید.

از مشتریان خود چه بازخوردی گرفته‌اید؟ راه واضحی پیشرو دارید؟ آیا شخص دیگری این ایده را بهتر از آن چیزی که شما توانسته‌اید پیش ببرید انجام می‌دهد؟

با خودتان صادق باشید چون ادامه دادن با استارتاپی که نتیجه‌ای ندارد بهرین راه برای ورشکسته شدن است. باید این چرخه را چند بار تکرار کنید تا به ایده‌ای برسید که هم با بازار و هم نتیجه مدنظر شما همخوانی داشته باشد.

 

نتیجه گیری

راه اندازی استارتاپ شامل مراحل مختلفی است که در این مقاله برای شما به شرح آن‌ها پرداختیم. شما با شناسایی مشکل، تحقیق در مورد مشکل، صحبت با متخصصین، ایجاد مفهوم برای محصول خود، پیدا کردن کاربران Beta، ارائه MVP، جذب مشتریان ناشناخته، متعهد بودن به وعده‌های برند، دریافت بازخورد از مشتریان و ارزیابی دوباره تمامی این مراحل می‌توانید ایده خودتان را مرحله به مرحله به شکل استارت آپی موفق پیاده سازی کنید.