برای ارائه ی خدمات به مشتری ابتدا باید بازار هدف خود را در کسب و کار مشخص کنید و برای تعیین بازار هدف تان باید معنا و مفهوم آن را درک کنید. همراه بیزمش شوید تا به بررسی انواع بازار ها از جمله بازار هدف بپردازیم.
بطور کلی ۴ نوع بازار داریم که بصورت سلسله مراتبی و پشت سر هم هستند. هرچه جلوتر می رویم، مخاطبان ما کمتر و محدود تر می شوند که باید آنها را شناسایی کنیم.
ما باید روی گروه خاصی تمرکز کنیم که نیازمند یا علاقمند به خدمات ما هستند در غیر این صورت، ارائه ی خدمات برای انبوهی از مردم علاه بر اتلاف وقت، ضرر مالی را هم به همراه دارد.

انواع بازار عبارتند از:

۱ـ بازار بالقوه:

مجوعه افرادی هستند که به خدمات و محصولات ما علاقمندند اما به دلایلی نتوانستند اقدام به تهیه ی آن کنند.
مثلا افرادی که به دلیل دور بودن از فروشگاه ما نمیتوانند از ما خرید کنند.

۲ـ بازار آماده:

برای دسترسی به این بازار، باید به بررسی دلایلی بپردازیم که مخاطبان ما نتوانستند اقدام به تهیه ی محصول کنند.
بعد از تشکیل بازار آماده، فروش ما ایجاد می شود ولی ما نه تنها به تمامی مخاطبان دسترسی نداریم بلکه همه ی مخاطبان نیز به ما دسترسی ندارند.

۳ـ بازار هدف:

بازار هدف یا تارگت مارکت (target market) گروهی از مخاطبان بازار آماده هستند که میخواهیم آنها را هدف قرار دهیم.
موضوع دیگری که در تعیین بازار هدف مهم است، تحلیل رقابتی است که در ادامه ی مقاله درباره ی آن توضیح می دهیم.

عواملی که باعث ایجاد بازار هدف می شود عبارت است از:

جنسیت؛ مثلا میتوانیم ریش تراش بفروشیم که فقط برای آقایان کاربردی است.
مکان ؛ مثلا خدمات خود را فقط دریک شهر ارائه دهیم. این باعث میشود که در آن شهر شناخته شویم و راحت تر بتوانیم مشتری را جذب کنیم.
رده ی سنی؛ برای مثال اسباب بازی بفروشیم که برای خردسالان و کودکان است.
کار کردن فقط در یک حوزه ی خاص؛ مثلا در شهری که همه لوازم آرایشی و بهداشتی می فروشند، ما میتوانیم به فروش یکی از برند های عالی و با کیفیت اقدام کنیم.

در برخی از کسب و کار ها می توان یک بازار هدف ثانویه در نظر گرفت. افراد این بازار جزو مخاطبان ما نیستند بلکه کسانی هستند که با مخاطبان ما در ارتباط هستند. مثلا شخصی که با تعریف و تمجید یکی از مخاطبان ما، به ما جذب میشود.

تقسیم بندی بازار هدف

بازار هدف براساس ویژگی های زیر به ۴ دسته بخش بندی می شود

۱ـ ویژگی های جمعیتی

این بخش شامل اطلاعات آماری اشخاص می شود مثل سن، درآمد، جنسیت، مکان زندگی، مذهب و قومیت.

۲ـ ویژگی های روانشناسی

در این بخش هویت و شخصیت افراد در نظر گرفته می شود مثل رفتار های شخصیتی، ارزش ها و علایق، انگیزه ها و اولویت ها.
تعیین بازار هدف از این طریق امری دشوار تر است چراکه ما به این اطلاعات دسترسی نداریم.

۳ـ ویژگی های رفتاری

مثل بررسی عادات خرید یا خرج کردن مخاطبان.

۴ـ ویژگی های جغرافیایی

ساده ترین راه، تقسیم بندی براساس این ویژگی است مثل در نظر گرفتن شرایط جوی یک منطقه، تعیین شهر یا کشورو منطقه ی سکونت افراد.

چند نکته برای کمک به تعریف و تعیین بازار هدف شرکت شما

۱. بررسی مشتریان خود

مخاطبان فعلی ما چه کسانی هستند و چرا از خدمات ما استفاده می کنند؟ به دنبال ویژگی ها و منافع مشترک تان باشید.

۲. بررسی رقبای خود

هدف رقبای خود و مشتریان آنها را در نظر بگیرید. مسیری که رقبای شما طی کرده اند را در نظر بگیرید و جنبه ی مثبت و منفی آن را پیدا کنید. سپس مسیر خود را گونه ای تعیین کنید که به نسبت سایرین برتر باشید. سعی کنید سراغ مشتری های حریف تان نروید و مشتری خود را داشته باشید.

۳. بررسی محصولات و خدمات

برای هر کدام از خدمات تان یک لیست تهیه کرده و ویژگی و معایب تک تک آنها را بنویسید. همچنین، لیست افرادی را تهیه کنید که به مزیت محصول ما احتیاج دارند. فراموش نکنید که مشتری ها جذب شرکت حرفه ای و قابل اعتماد می شوند.

مواردی که برای یافتن بهترین خدمات باید بررسی شود

۱ـ خدمات ما چه مشکلی را از مردم حل می کند؟
۲ـ چه افرادی دچار این مشکل هستند؟
۳ـ آیا گروه های مختلف با نیاز های مختلف وجود دارد؟

۴ـ بازار تحت النفوذ:

این بازار از افرادی تشکیل شده است که حداقل یکبار از ما خرید کرده و مشتری ما بودند. اهمیت این بازار زمانی مشخص می شود که با روش هایی، مشتری خود را حفظ کنیم و انها را از دست ندهیم. مثلا به مشتریان خود در فروشگاه های آنلاین، کد تخفیف بدهیم.

رقابت خود را تحلیل کنید

کالا یا خدماتی که ارائه می دهیم، معمولا از قبل وجود دارد. حتی اگرمحصول ما تا حدی ویژه و خاص باشد، ما همچنان بخشی از یک صنعت موجود هستیم و قطعا در حوزه ای فعال و پر از رقیب فعالیت می کنیم.
پس ما باید رقبای خود را بسنجیم و تعیین کنیم که آنها چه کاری را به خوبی انجام می دهند و چه مواردی نیاز به پیشرفت و بهبود دارد و همچنین مخاطبان آنها را در نظر بگیریم.
همچنین می توانیم بر گروهی تمرکز کنیم که ممکن است رقبای ما از آن چشم پوشی کنند.
فرض کنید که ما در صدد فروش آنلاین لوازم آرایشی از طریق اینستاگرام هستیم. این را باید در نظر بگیریم که قبل از ما، هزاران نفر در این حوزه مشغول به کارند؛ درنتیجه خدمات ما باید ارزش برتری نسبت به خدمات سایرین داشته باشد تا مخاطبین به ما جذب شوند. مثلا محصولات خود را با سود کمتری بفروشیم.